هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

زرین کال دستیار تلفنی کسب و کار شما

گالری تصاویر

ارتباط با ما

تهران، خیابان مطهری، پلاک 28

info@zarincall.ir

02191014292

برچسب: پرورش صدای بازاریاب

Businessman throwing red arrow dart to virtual target dart board

مفهوم کلی صدای برند

صدای برند چیست؟

شاید در مطالعه‌های خود در زمینه برندینگ، به اصطلاح صدای برند برخورد کرده باشید. اما این مفهوم دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا نام تجاری شما صحبت می‌کند و صدای مستقلی از خود دارد؟ آیا برند یک شخصیت محسوب می‌شود؟ این شخصیت چگونه دیده می‌شود؟ آیا برند شما یک شخصیت جدی دارد و یا مثل یک کودک بازیگوش است؟

پاسخ این سؤالات به مخاطبان و مشتریان شما بستگی دارد که چگونه با برند شما ارتباط برقرار کرده‌اند. به همین منظور برند شما باید یک صدای مناسب برای برقراری ارتباط با مخاطبان داشته باشد. تا هرجایی که المانی از برندتان را دیدند به‌سرعت نام تجاری شما در ذهنشان نقش ببندد.

مفهوم کلی صدای برند

صدای برند بخشی از برند شناخته می‌شود. این مفهوم زمانی که قرار است از برند شما تولید محتوا صورت بگیرد بیشتر خود را نشان می‌دهد. درواقع می‌توان گفت که صدای برند تمام المان‌هایی است که مشتری و مخاطب با دیدن آن به یاد نام تجاری شما بیفتد. به‌طور مثال می‌توان به رنگ یا فونت استفاده‌شده در بیلبوردها اشاره کرد.

مثال دیگری از صدای برند را می‌توان در گوشی‌های تلفن همراه دید. حتماً آهنگ صداهای نوکیا (زنگ تلفن) را به یاد داشته باشید. Ringtone این شرکت و سایر شرکت‌های تولید گوشی تلفن همراه دارای آهنگ مخصوص و منحصر به برند خود بود. اگر در خیابان راه می‌رفتید و این صدا را می‌شنیدید به‌سرعت نام تجاری نوکیا در ذهنتان نقش می‌بست.

این مفهوم غالباً از دید کسب‌وکارهای نوپا و یا تازه تأسیس جا می‌ماند و این اتفاق اصلاً خوب نیست. اگر در ابتدای راه ساخت برند خود هستید لازم است از همان ابتدا گام‌ها را به‌درستی بردارید تا در نیمه‌راه مجبور به اصلاحات و تغییراتی که عموماً باعث ریزش مخاطبان می‌شود، نشوید.

صدای برند تنها ماهیت صوتی ندارد!

این کلمه در ابتدا تنها صدا را در ذهن تداعی می‌کند. اما این مفهوم گسترده‌تر بوده و درباره شخصیت و هویت برند صحبت می‌کند. صدای برند از طریق موارد زیر می‌تواند برای مشتری قابل ‌درک باشد:

تماس تلفنی ارسال نامه یا ایمیل رسانه‌های اجتماعی استفاده درست از ترکیب‌های رنگی و متنی در رسانه‌ها و آگهی‌نماها سایر منابع ارتباطی

چرا صدای برند برای کسب ‌و کارها مهم است؟

صدای برند به عنوان وجه انسانی نام تجاری شما، با مخاطب و مشتری ارتباط برقرار می کند. این مورد به شما کمک می کند در فضای تخصصی و حوزه کاری خود، از سایرین متمایز شوید. مثلاً در صنعت دکوراسیون داخلی، می‌دانیم که برندهای مختلفی مشغول به فعالیت‌اند. در این بازار برندی می‌تواند موفق عمل کند، که توانسته باشد ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کرده باشد.

بنابراین در استراتژی‌هایی که برای برندسازی خود انتخاب می‌کنید، حتماً این مورد را در نظر داشته باشید.

پرورش توانایی صدا برای بازاریابی

پرورش صدای بازاریاب

تربیت صدای بازاریاب فقط در رابطه‌ی متقابل با تجربه‌های عاطفی مرتبط با کالا و خدمات امکان‌پذیر است و هرگز هیچ نوعی از صدا، واژه‌ها را از معنای زنده‌ی آن‌ها جدا نمی‌کند و هر صدایی بیان‌کننده معنی یا احساس یا حالتی خواهد بود. برای تربیت صدا در امور بازاریابی و برندینگ بایستی توجه داشت که صدا و بیان انسان، حاصل عوامل مختلف فیزیولوژیکی (اندام‌های تنفسی و گفتاری)، روان ‌شناختی (شخصیت) و اجتماعی (وضع آموزش‌وپرورش و پایگاه اجتماعی) است. پس در پرورش صدا و بیان باید به همه این جنبه‌ها نظر داشت.

در گام نخست، تمریناتی برای شل کردن عضلات، به این صورت که عضلات هیچ‌گونه فرمانی از مغز دریافت نمی‌کنند و کاملاً رها و شل‌اند، تنفس، تقویت عضلات لب و زبان وجود دارند. این تمرینات صدای بازاریاب را هم‌زمان با انجام، باز می‌کنند. بازاریاب و فروشنده براثر این تمرینات قدرتی و قاطعیتی بیشتر (با تلاشی کمتر) در خود می‌یابد و نت‌هایی را در صدای خود تشخیص می‌دهد که قبلاً خبری از آن‌ها نبوده و امکانات بالقوه صدایش برایش آشکار می‌شود. آواز خواندن نیز طریقه بسیار خوبی برای بسط دادن صداست، نفس را تقویت می‌کند و به شما کمک می‌کند تا تشدیدکننده‌های صدا را بیابید.

پرورش صدا، ریشه‌دار کردن و عمق بخشیدن به آن با به کار انداختن دنده‌های تحتانی و پایین بردن دیافراگم به درون شکم و تا جای ممکن از عمق بدن نفس کشیدن آغاز شده و با توجه عمیق به مفهوم و احساس کلام ادامه می‌یابد. با ریشه‌ دار کردن صدا و یافتن انرژی در نواحی مختلف دستگاه تنفسی و گفتاری و با صرف تلاش آگاهانه، صدا انعطاف و آزادی بیشتری یافته، قاطع‌تر و قوی‌تر می‌شود.

محدودیت و تنش در صدا اغلب از فقدان اعتماد به‌ نفس می‌آید بدین مفهوم که بازاریاب هر چه بیشتر نگران ارائه خود و محصول خود است، سعی بی‌منطق بیشتری می‌کند تا مشتری را نسبت بکار خود مطمئن سازد. همه تنش‌های غیر لازم، انرژی تلف‌شده‌اند. اگر به اندازه کافی انرژی صرف نکنید، مشتری صدایتان را نخواهد شنید و از طرفی اگر بیش ‌از حد انرژی صرف کنید این انرژی به‌ صورت تنفس شدید و صدای بیش ‌از حد بلند، حیف‌ و میل می‌شود.

این همان چیزی ست که به مبالغه‌ی ساختگی در احساس و درشت‌نمایی آنچه در مورد محصول احساس می‌کنید منجر می‌شود. در زندگی روزمره نیز انسان‌ها در برابر کسی که بیش‌ازحد بی‌تاب است یا زیاده شور و حرارت نشان می‌دهد و یا هنگام حرف زدن به‌سوی آن‌ها پیش می‌آید و در گوشه‌ای گیرشان می‌اندازد، پس می‌زنند. صدای خوب، مستلزم ایجاد توازن ظریف و حساس بین انرژی فیزیکی و انرژی عاطفی است که برای آن باید صدا را هم به طریق فنی و هم از راه تقویت تخیل و شعور پرورش داد.

به‌عنوان بازاریاب بایستی امکانات و توانایی‌های صدای خود را بازشناسید و پرورش دهید. واقع بینانه و نه ذهنی ارزیابی کنید. صدای واقعی ما با آنچه می‌شنویم متفاوت است و بسیاری سوءتفاهم‌ها به این دلیل است که صدای شخص، مقصود وی را نمی‌رساند. ما بخشی از صدای خود را از طریق هدایت استخوانی و لرزش‌های درون جمجمه دریافت می‌کنیم و بخشی دیگر را به‌صورت ذهنی می‌شنویم. یعنی آنچه می‌شنویم از یک‌سو آمیخته است با مقصودی که از صدای خوب و مناسب داریم و از سوی دیگر با مفهوم و مطلبی که می‌خواهیم بگوییم. به بیانی مثل والیبالیست‌ها و پیانیست‌ها بازاریاب هم اگر عضلات مؤثر در تولید صدا را ورزش دهد می‌تواند بر کارایی و چالاکی آن‌ها اثر مستقیم بگذارد.